فرستادهفرستاده، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

فرستاده ای از آسمان بی کران رحمت

تیتر ندارم!

خدا کنه خدا محبت تنظیم شده و کنترل شده به بچه و دارایی هاش به آدم بده. آدم نمی دونه که واقعا.. آخرش چی میشه و چطوری عمل می کنه و چه طوری رقم می خوره! -- المال و البنون فتنۀ! ...
26 فروردين 1394

لباس... روز مادر...

این روزا که مامانم به خاطر من دیگه نمیتونه بره سر کمدش و لباسی که دوست داره رو تنش کنه... این روزها همه اش به مفهوم لباس فک می کنه.. لباس که فقط این نیست. لباس تقوا بهترین لباسه.. تنگی لباس ها نشون می ده که آدم باید ظرفیتش رو زیاد کنه. انقد که لباس های گشادی تنش بشه که از جنس ایمانه.. لباس اگه بزرگ باشه... لباس اگه از یه جنس دیگه باشه.. میشه کساء... پیامبر و امام و امام زاده توش جا می گیرن... میشه حدیثش کرد برای همه عالم.. اون وقت مادر وسیع ترین لباس دنیا تنشه... خودش لباس عالم می شه... ---- خدایا... ما رو به برکت ایام ولادت حضرت فاطمه، زیر کساء، شیعه کن... لباس تقوا تنمون کن... به برکت صلوات بر حضرت ما...
24 فروردين 1394

خاطرات عید من تا امروز

این روزها بیشتر از همیشه تکان می خورم گفته اند حوصله ندارم زیاد بیدار باشم. بیشتر اوقات خوابیده ام. اما خب ظاهرا خوابیده هم کلی ورجه وورجه دارم. دیگر آنکه کمتر مادرم را اذیت می کنم. به جز کمردردهای جزئی و گاهی تیرکشیدن هایی که امانش را می برد، کار دیگری باهاش ندارم این روزها که عید است و سال نو شده برای من فرقی ندارد. من فقط احساس می کنم که تنفس مادرم بهتر شده! اما گذشته از این مادرم گفته که فاطمیه است. و ماجرای فاطمیه را برایم تعریف کرده تازه بابا، مامان و من را برد به بیت رهبری. کلی هم خوش گذشت. سال تحویل را هم رفتیم حرم شاه عبدالعظیم ع. آنجا با محمد صادق و خاله و شوهر خاله ام بودیم. دلم برای مامان جونِ بابا هم تن...
10 فروردين 1394

هدیه خاله فاطمه(صادقی)

به نام خداوندی که وجود ما بند به وجودش وابسته است  موجودیتش به موجودیت من وابسته است، از بند نافش از من تغذیه میکند، اکسیژن میگیرد  کافیست تکان شدیدی بخورم تا او دیگر نباشد  وابستگیش به من عجیب است طوریکه تمامی حواس های من به او منتقل میشود و تمامی اعمالم براو تاثیر میگذارد  خودش این را نمیداند  حتی اتصال به من را و بند ناف را هم نمیبیند  وقتی به دنیا بیاید این اتصال را کمتر و کمتر حس میکند چون بند ناف را میبرند و از طریق ولایت و سرپرستی من با او ارتباط دارم  .  .  .  رابطه جنین در شکمم نسبت به من مثل رابطه من با خداست  چچچچچچچقدر وجود ما به وجود خدا بن...
23 اسفند 1393

مهمترین اتفاق این هفته.. هفته 27 ام

عزیزکم.. این هفته برای اولین بار در عمرت، پلک هایت را به روی دنیا باز کردی. دنیایت شاید به ظاهر کوچک باشد اما اگر به وسعت روح موحدت نگاه کنم، بینایی ات را در بالاترین افق می بینم. دوست دارم بدانم دنیا را چگونه می بینی. تو میان دیدنت با حرکاتت فاصله ای نیست. و با شکوه ترین اتفاق در تو همین است. همین تو را به توحید رسانده است.   امید وارم خدا به تو بصیرت، تعقل و عمق نگاهی دهد که تو را در دم به عرصه عمل صالح برساند.  امیدوارم خدا تو را «بینا» کند به روی تمام نعمات الهی.  به برکت صلوات بر حضرت مادر سلام الله علیها.. اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر مستودع ...
16 اسفند 1393

ختم صوتی قرآن

نوزادها و جنین ها صداهایی را می شنوند که که امثال ما ها نمی شنویم.  برای در امان بودن از اصواتی که برایشان خوب نیست، صوت قرآن گذاشتن آن هم طوری که خیلی آهسته و آرام باشد- آنقدر که حتی خودمان نشنویم- خیلی خوب است.  --- این را از یکی از دوستانم به نقل از کسی شنیدم. استدلالش را نمی دانم. اما به نظرم عمل بهش ضرری هم نداشته باشد ****** این دو نکته هم درباره سوره مریم: صوت سوره مریم را هم خیلی خوب است که زیاد گوش کنیم، سوره مریم برای مادر و جنین هردو آثار معنوی علمی و روحی خوبی دارد. برای آنکه صورت ها در رحمها زیبا تصویر شود، بسیار سوره مریم بخوانید... به علاوه این نکته...
11 اسفند 1393

دانستی های بارداری1

پرسیدم تلقین یعنی چی؟ می گویند به جنین باید تلقین کرد. می گوید تلقین یعنی فهماندن.  دیدی معلم های کلاس اول چطوری مطلب را حالی بچه می کنند؟ یک جوری می گویند بگو آ که بچه بشود آ قامت بگیرد بلند شود، آ را در خودش و زندگی اش پیدا کند و بگوید آ آنگاه بنویسد آ... آن قدر تلقین را محکم و با ثبات می کنند که تا آخر عمر یاد بچه می ماند... باید به چنین چنان تلقین کرد که هیچ وقت یادش نرود بعضی باورها و حقایق عالم را، وظایف و مسئولیت ها و اهدافش را... مثلا باید به او تلقین کرد که او مسلمان است، مسلمانی یعنی چه. شیعه یعنی چه. و خدا را به یکتایی بشناسد.  اگر هم معلمی بلد نیستیم... خیلی کاری ندارد ...
6 اسفند 1393

خودنویسی2

پیدا کردن دکتر هم معضیله! هم باید حواست به تخصصش باشه، هم تدینش هم بیمارستانی که می خواهی بری. خدایی اش آدم نمی دونه چه کار کنه... دعا کنید خدا به داد ادم برسه. خدایا من که می دونم بچه رو که از اولش مال خودته و روزی و تقدیرشم دست خودت، به بهترین شکل و نحو و صلاح به دنیا می آری و تا تهش هم دست خودته؛ بیا و خیال ما رو زودتر راحت کن. --- تازگی ها فهمیدم ماجرای بچه داری مثل همون بازی های قدیمیه... همسرم می گفت، هر مرحله سخت تر میشه  ابتلائای بچه همون غوله است که هر بار کشتنش سخت تره..  البته تمثیلم یه کم یه جوریه ولی قابل فهمه --- خلاصه اینکه خدا کنه خدا بهتریین نتیجه رو...
4 اسفند 1393

دکتر رفتن 24 هفته

دیروز با مامانی رفتیم دکتر.. من الان 24 هفته است که هستم به لطف خدا. صدای قلب منو شنیدن و گفتن حالش خدا رو شکر خیلی خوبه. رشدش هم عالی بوده. اما مامانی همچنان محکوم به استراحته. آخه چرا با روح لطیفش این کارو می کنن؟؟  عیب نداره به جاش من از دیروز دارم بهش دلداری می دم که نه مامان جونم اینا برای خودتم خوبه. رشد می کنی مثل من و هی می تونی کلی کار عقب مونده انجام بدی هورا می پرسید چطوری دلداری می دم؟؟ بهتون می گم! از دیروز که رفتیم دکتر و خانم دکتره صدای قلب ما رو خواست بشنوه از خواب بیدار شدیم و انقدر به در و دیوار خونمون کوبیدیم و زدیم و بالا و پایین کردیم که مامان جون بفهمه داریم دلداریش می دیم  دیدید من چه دخمل خوبی ...
28 بهمن 1393