فرستادهفرستاده، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره

فرستاده ای از آسمان بی کران رحمت

من و تکونهاش

1393/11/7 17:18
نویسنده : میزبان
258 بازدید
اشتراک گذاری

دو هفته ای می شه که دختر خانم ما شدیدا تکون می خوره..

انقد که یه بار از خواب بیدار شدم!! متنظر

خانم دکتر هم می گفت بس که تکون می خوره نمی ذاره صدای قلبشو بشنوم! اول صدای بند ناف رو شنید بعد قلب رو... خوشمزه

امروز به باباییش می گفتم یا پسره و سونو اشتباه گفته! یا دختره و خیلی دختر شیطونیه!

یاد خودم افتادم تو دل مامانمخندونک آخه مامانم می گفت تو از اول فوتبال دستی بازی میکردی! احتمالا با بند ناف یا با درد و دیوار اتاق کوچیکم درگیر بودمقه قهه!!

 

یه چیز جالب دیگه اینکه فهمیدم وقتی سکسکه میکنه من از کجا می تونم بفهممزیبا عزیز دلم... لرزش های ریز کوچولوی زود محوبشو! بغل

 

اگه دختر خانم به مادرش رفته باشه که واویلا!

اگه به پدر بره... فکر کنم من راحت تر باشمقوی

اما خب کلا هرچی باشه به درد بخور باشه... ما راضی ایم!

---

صلوات

پسندها (1)

نظرات (1)

گلبرگ
3 اسفند 93 18:13
الللللاااااهممممم صل علااااااا محمممممد و آااال محممممممد و عججججل فرجهم