فرستادهفرستاده، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

فرستاده ای از آسمان بی کران رحمت

ماجرای اسم گذاری تو

1394/3/3 12:45
نویسنده : میزبان
379 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها دیگر بیشتر از هر روز و ماه دیگری نام تو را می پرسند.. آخر آمدنت از هر وقت دیگری نزدیک تر شده.

اما خب از دلم خبر ندارند. از احساسی که نمی توانم آن را بازگو کنم. از عجز و ناتوانی ام برای نامیدن تو. البته که نمی توانم چیزی بگویم. البته که نگاه های خیره خیره آدم ها برای شنیدن نام تو مرا دستخوش هیچ تغییری نمی کند. آخر چرا از من نام تو را می پرسند؟؟

بگذار برایت چیزی بگویم.. پیامبری که ما داریم، برای همه چیز اسمی می گذاشت و این مقوله نام گذاری حتی برای اشیا و وسایلش هم صادق بود. مثل عمامه اش، یا مهمتر از آن صفات و آدمها و... . از نگاه او همه چیز «اسم» هستند. اسم یعنی نشانه، چیزی که با خواندن آن اسم به غایتی که می خواهی برسی. او از معلوم کردن اسم همه چیز، برای آنها غایت و هدف و مقصود و حاصلی طلب می کرد. او حتی برای تک تک دختر ها و پسر های امتش هم اسم گذاشت. برای همه فرزندانش در امتی که به پا کرد. 

فکر می کنم، جایگاه ابوت، نبوت، رسالت، و رحمتی که او در عالم دارد، آن قدر خاص و آن قدر اثر گذار است که قدرت اذن و امکان اسم گذاری برای همه حقایق عالم را به او داده باشند. 

و البته این مقام کسی است که می تواند قاری «ب اسم الله الرحمن الرحیم» در تمام عالم باشد.

 

این ها را برایت گفتم، تا اگر فردا روزی از من پرسیدی که چه کسی اسم تو را گذاشت، برایت پاسخی داشته باشم. 

این ها را برایت گفتم، تا بر خلاف تصور و لطف همه کسانی که افتخار نام گذاری فرزند را به عهده مادر می دانند، یادم نرود که من همان طور که در آمدن تو در عالم هستی نقشی نداشتم، در نام گذاری تو هم از حیظ انتفاع ساتع ام.

این ها را برایت گفتم که بدانم و بدانی اسم گذاشتن از وظایف نقش اب و پدر است. و از این رو است که پیامبر ایفای این نقش را در سطحی از ولایت پدرانه به مردانی می دهد که نعمت فرزند دار شدن را تجربه می کنند. پس اگر نام تو ان چیزی باشد که پدرت دوست دارد، یا برای تو آن غایت و آن حالت را می پسندد، پس آن اسم زیبنده ترین اسم برای توست.

 

امیدوارم در تمام عمرت و عمرم که در مقابلم می نشینی و برمی خیزی میخندی و گریه می کنی و راه می روی، این احساس ناتوانی را در خودم بیابم. احساسی که به من اجازه نمی دهد برای تو هر چیزی را بپسندم، یا خودم را در تقدیرات تو موثر بدانم، یا گمان کنم که برای تو در چیزی یا داشته ای یا اتفاقی، حقی دارم و از خدا انتظار پاداش داشته باشم. 

 

به این تفصیل، نامت را همه می دانند، نامت را به حساب زمان زمین، صدها سال قبل پیامبرت، پدرت، و ولی ات برایت برگزیده. 

به این تفصیل، دیگر کسی از من نمی پرسد اسمت را چه گذاشته ایم؟!

پسندها (1)

نظرات (4)

شریعتمداری
3 خرداد 94 19:00
عااااااااااااالی بود نعیمه عااالی یعنی حظ بردم! شما تو این دوران همش ازت حکمت می چکه!
خاله نرگست
4 خرداد 94 15:01
ماشاالله به مادرت گل دختر با این قلم لذت بردم چقدر دلم برای خودت و مادرت تنگ است
مطهره
4 خرداد 94 18:49
وااای چقدر عالی و خوب است این توصیفات و چقدر مادرانه و دوست داشتنی ^-^
خاهرت
14 خرداد 94 1:55
دل نی نی قنچ رفت برای دیدن روی ماه مامانش.. با این حرفاش و با این طنین مهربان صداش...